ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
روی آن شیشه تبدار تو را " ها " کردم
اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم
حرف با برف زدم سوززمستانی را
با بخار نفسم وصل به گرما کردم
شیشه بد جور دلش ابری و بارانی شد
شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم
عرق سردی به پیشانی آن شیشه نشست
تا به امید ورود تو دهان وا کردم
در هوای نفسم گم شده بودی ای عشق
با سرانگشت تو را گشتم و پیدا کردم
با سرانگشت کشیدم به دلش عکس تو را
عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم
و به عشق تو فرآیند تنفس را هم
جذب اکسیژن چشمان تو معنا کردم
باز با بازدمی اسم تو بر شیشه نشست
من دمم را به امید تو مسیحا کردم
پنجره دفترم امروز شد و شیشه غزل
و من امروز براین شیشه تو را " ها " کردم
آن قدر آه کشیدم که تو این شعر شدی
جای هر واژه ، نفس پشت نفس جا کردم
لطفا نظر بدهید
شعر خوبی بود
سلام دوست عزیز!
بسیار عالیست و امیدوارم از این هم علیتر شود.
موفق و مید باشید!
سلام خیلی خوب بود!!خیلی خیلی خوب بود!!خیلی خیلی خیلی خوب بود!!....
(ببین با نهایت احساست بخون چون با نهایت احساسم نوشتم. جدی میگم ؛) )
سلام خیلی خوب بود واقعا دستت درد نکنه
سلام خوبی؟وای میدونی من چندوقت بود دنبال کامل این شعر بودم؟واقعا مرسی خیلی ممنون اقا میلاد، روی ان شیشه تب دار تورا ها کردم
عالین ادامه بدید خاهش میکنم
بسیار زیبا بود بسیار
ممنون عالیه خیلی لذت بردیم
خیلی قشنگ بود ممنون شعرهایی که استفاده می کنید یه جورایی به دل می شینه ، خیلی زیباست.منتظر شعرهای قشنگ دیگتون هستم.
خیلی زیبا بود