ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
در این خاک زرخیز ایران زمین
نبودند جز مردمی پاک دین
همه دینشان مردی و راد بود
کزان کشور آزاد و آباد بود
بزرگی به مردی و فرهنگ بود
گدایی در این بوم و بر ننگ بود
از آن روز دشمن به ما چیره گشت
که ما را روان و خردتیره گشت
از آن روز این خانه ویرانه شد
که نام آورش مرد بیگانه شد
بسوزد گرت در آتش جان و تن
به از بندگی کردن و زیستن
اگر مایه زندگی بندگیست
دوصد بار مردن به از زندگیست
( فردوسی )
دو اشتباه در تایپ شعر داشتی دوست عزیزم - درستش اینه:
۱-... که نان آورش مرد بیگانه شد
۲- بسوزد در آتش گرت جان و تن
دوست عزیز مرسی از اینکه به من یاد اوری کردی
حتما تصحیح میشود