شعر عاشقانه

شعر و عکس عاشقانه عشقستان دوبیتی تک بیتی زیبا قصیده رباعی

شعر عاشقانه

شعر و عکس عاشقانه عشقستان دوبیتی تک بیتی زیبا قصیده رباعی

شعر عاشقانه فوق العاده زیبا از امید نقوی بهترین شعر امیدنقوی

بیا دوباره به چشمان هم نگاه کنیم
بیا دوباره در اینباره اشتباه کنیم

من و تو ایم که تنها گناهمان عشق است
عجب گناه قشنگی، بیا گناه کنیم

تمام دفترمان را غزل غزل با عشق
کنار نامه ی اعمالمان سیاه کنیم

من و تویی که چنان مثل شیشه شفّافیم
که روشن است اگر توی سینه آه کنیم

عزیز من! به زمین و زمانه مدیونیم
اگر که لحظه ای از عمر را تباه کنیم

بیار سفره لبخند و بوسه ات را تا
بساط یک غزل تازه روبه راه کنیم

برای رویش یک شعر عاشقانه ی محض
بیا دوباره به چشمان هم نگاه کنیم

میلاد فرهادی 1389/07/16 ساعت 15:56

نظرات 10 + ارسال نظر

غزل 1389/07/16 ساعت 16:15

سلام عالیه حرف نداری ولی خیلی دیر اپ میکنی اینو یادت باشه که از بیننده هات کم میشه حالا ما بیکاریم هر لحظه هستیم ولی بقیه نه
به امید موفقیتت

رها 1389/07/16 ساعت 16:19

سلام من خیلی وقته مریض شدم هیچ کس حالمو نپرسید شما خیلی بی معرفتی اصلا میخوام سر بذارم بمیرم خیلی دیر اپ می کنی من یکی که خسته شدم لطفا عکس از طبیعت هم بزن

الیاس 1389/07/16 ساعت 16:24 http://new-love.blogsky.com/

ایول خیلی وبلاگت عالی بود
ادت کردم باافتخار

مینا 1389/07/17 ساعت 14:55

دست عشق از دامن دل دور باد!
می توان آیا به دل دستور داد؟
می توان آیا به دریا حکم کرد
که دلت را یادی از ساحل مباد؟
موج را آیا توان فرمود ایست!
باد را فرمود باید ایستاد؟
آن که دستور زبان عشق را
بی گزاره در نهاد ما نهاد
خوب می دانست تیغ تیز را
در کف مستی نمی بایست داد

مرحوم قیصر

صادق 1389/07/19 ساعت 10:43 http://www.dobeitysara.blogsky.com/

سلام میلاد خوب عای دمت گرم

مهگل 1389/07/29 ساعت 18:04

کسی آمد که حرف عشقو با ما زد
دل ترسوی ما هم دل به دریا زد
به یک دریای طوفانی دل ما رفته مهمانی
چه دوره ساحلش از دور پیدا نیست
یه عمری راهه و در قدرت ما نیست
باید پارو نزد وا داد
باید دل رو به دریا داد
خودش میبردت هرجا دلش خواست
به هر جا برد بدون ساحل همونجاست
***************************
خیلی خیلی زیبا بود