شعر عاشقانه

شعر و عکس عاشقانه عشقستان دوبیتی تک بیتی زیبا قصیده رباعی

شعر عاشقانه

شعر و عکس عاشقانه عشقستان دوبیتی تک بیتی زیبا قصیده رباعی

شعر عاشقانه نو بهترین شعر عاشقانه شعر عاشقانه فوق العاده


دوستان این شعر زیبا رو آقا صادق برامون فرستاده.البته نمیدونم شاعرش هم خودشه یا نه.ولی اگه خودش شاعرش باشه باید بگم که واقعا معرکست.بخونید و لذت ببرید.



عشق، تصمیم قشنگی ست
بیـا عـاشق شـو

نه اگر قلب تو سنگی ست
بیـا عـاشق شـو

آسمان زیر پروبال نگاهت آبی ست
شوق پرواز تو رنگی ست

بیـا عـاشق شـو

ناگهان حادثه ی عشق، خطر کن، بشتاب
خوب من، این چه درنگی ست

بیـا عـاشق شـو

با دل موش، محال است که عاشق گردی
عشق، تصمیم پلنگی ست

بیـا عـاشق شـو

تیز هوشان جهان، بر سر کار عشقند
عشق، رندی است، زرنگی ست

بیـا عـاشق شـو

کاش در محضر دل بودی و میدیدی تو
بر سر عشق، چه جنگی ست!

بیـا عـاشق شـو

مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
صورت آینه زنگی ست،

بیـا عـاشق شـو

می رسی با قدم عشق به منزل، آری...
عشق، رهوار خدنگی ست،

بیـا عـاشق شـو

باز گفتی تو که فردا!!! به خدا فردا نیست
زندگی، فرصت تنگی ست،

بیـا عـاشق شـو

کار خیر است، تأمل به خدا جایز نیست!
عشق، تصمیم قشنگی ست

بیـا عـاشق شـو

نظرات 17 + ارسال نظر
حسین 1389/08/03 ساعت 22:03

در مهربانی همچو باران باش که ترنمش هم به گل سرخ می رسد هم به علف هرز
---------------------------------------------------------------------------------------
دلم تنگ است و محزون است و نالان زهجران است ز هجران است ز هجران
---------------------------------------------------------------------------------
من از روییدن خار سر دیوار فهمیدم که ناکس کس نمی گردد از این بالا بلندی ها
-------------------------------------------------------------------------------------------
خواب دیدار یاران دیده ام خود به غم محزون و نالان دیده ام
دیده ام تر پشت من خم من به بند دوستان همه در شور و شعف لب به خند
--------------------------------------------------------------------------------------
غمی که به دلت ساکن است بگو ای یار رهی ز ازادی ز حزن بجو ای یار
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
باید که معنا می شدی ای عشق بی معنای من تا که نیایی تو به سر در واپسین غم های من
----------------------------------------------------------------------------------

sina1991 1389/08/04 ساعت 04:27

هر روز بهت سر می زنم و از مطالبت هم استفاده می کنم اگه خواستی ما رو هم لیک کن
http://www.farhad-jafffffari.blogfa.com
با نام: درد دل های یه عاشق

دانشجو رشته مواد تبریزم خیلی دلم می خواد با هات آشنا بشم

حتما سری بزن چاکرت تنهاای تنها

مانی 1389/08/04 ساعت 23:04

دل...اندیشهام...خاموش...کنون بیهوش

چه گرم امروز

صف بیهودگان انبوه...شب خوش باورانروشن...دل من از تکاپو های بی هنگام این نا بخردان...زخمی

چه شد بالای بلند پهلوانان را؟

چه شد دیبای گندمگون پیران خرد؟

ماه بدیم...آه شدیم...دار بدیم...مار شدیم

سنگ زدیم بر دامن آن خصم درون ....سخره ی بازار شدیم!!

چشم شده جام شراب...عزم شده مثل سراب....دیدن مکر ، عین عذاب

وای دلم ...مثل شهاب.......نور زند بر شب ناب

وای بر این ساعت خواب...

از ف. صفاری

راستی یه شعر از استاد مشیری گذاشته بودم ولی تو وبلاگ نیست!!

سلام آقا میلاد ممنون که شعرو گذاشتی
نه شعر من نیست خودم هم نمیدونم کار کیه ولی عالیه

منم آپم بیا سر بزن

مرسی

[ بدون نام ] 1389/08/06 ساعت 19:28

زیبا بود تشکر...

المیرا 1389/08/06 ساعت 21:26

میتوان با یک گلیم کهنه ام روز را شب کرد وشبراروزکرد میتوان با هیچ ساخت میتوان صدبارهم مهربانی را خدارا عشق را با لبی خندان تر از یک شاخه گل تفسیر کرد میتوان بی رنگ بود همچو اب چشمه ای باک زلال میتوان در فکر باغ و دشت بود عاشق گلگشت بود میتوان این جمله را در دفتر فردا نوشت خوبی از هر چیز دیگر بهتر است شعری که گفتید خیلی قشنگ بود

حامد 1389/08/07 ساعت 21:03

سلام
واقعا دستت درد نکنه
برقرار باشی عزیزم
نمی دونم بابت این همه عشقی که داری باید چی گفت

ترا چنان که تویی هر نفس کجا بیند...به قدر دانش خود هرکسی کند ادراک «حافظ»

سعید 1389/08/09 ساعت 12:22

سلام
شعرات قشنگ بود ولی عکسها نه

samane 1389/08/12 ساعت 19:22

Ali bod.Be in hame vogh Bayad Afarin goft

جابر 1389/08/14 ساعت 15:31

سرنوشت چشماش کوره نمی بینه زخم خنجرش می مونه تو سینه

سعید 1389/08/15 ساعت 12:08

عکس ها از اشعار بهتر بودند...

سارا 1389/08/15 ساعت 23:09

خیلی قشنگ بود ممنون

[ بدون نام ] 1389/08/16 ساعت 12:39

خسته نباشید،خیلی خوب بود،ممنون

[ بدون نام ] 1389/08/16 ساعت 17:06

دست گلت درد نکنه خستگیم ریخت همین روداشته باش که مابهترینیم وخوباروهم دوست داریم الان میرم سرکلاس بعدایه شعر بیست واست میفرستم کولاکی بای.

نیلوفر 1389/08/26 ساعت 20:11

قشنگه و خوش بینانه!!!!!

پگاه 1389/09/20 ساعت 02:03

خیلی قشنگ بود.

[ بدون نام ] 1389/09/22 ساعت 20:33

خیلییییییی دوست داشتم شعرشو:):):):):)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد