شعر عاشقانه

شعر و عکس عاشقانه عشقستان دوبیتی تک بیتی زیبا قصیده رباعی

شعر عاشقانه

شعر و عکس عاشقانه عشقستان دوبیتی تک بیتی زیبا قصیده رباعی

بیا گناه کنیم


بیا گناه ندارد به هم نگاه کنیم
و تازه داشته باشد بیا گناه کنیم

نگاه و بوسه و لبخند اگر گناه بوَد
بیا که نامه اعمال خود سیاه کنیم

بیا به نیم نگاهی و خنده ای و لبی
تمام آخرت خویش را تباه کنیم

به شور و شادی و شوق و شراره تن بدهیم
و بار کوه غم از شور عشق کاه کنیم

و زنده زنده در آغوش هم کباب شویم
و خنده، ...به فرهنگ مرده خواه کنیم

گناه ، نقطه آغاز عاشقی است، بیا
که شاید از سر این نقطه عزم راه کنیم

بیا بساط قرار و گل و محبت را
دوباره دست به هم داده، روبراه کنیم

اگربه خاطر هم عاشقانه بر خیزیم
نمی رسیم به جایی که اشتباه کنیم

برای سرخوشی لحظه هات هم که شده
بیا گناه ندارد به هم نگاه کنیم




نظرات 19 + ارسال نظر
گمنام 1389/11/09 ساعت 13:05

سلام.اگه میخواین وبلاگتون آبرو مند باشه این بارون کیه که مشخصاتش رو اینجوری گفته؟آبروی هر چی دختر ایرونی رو برده .سر عمر از نسل کورش کبیریم دیگه.اگه دوست اره به تفریحاتش ............... رو اضافه کنهکه تکمیل بشه .این چه وضعیه اقا....همه مثل آدم گفتن و پروفایلشونو کامل کردن این باران مثل اینکه عقد ه ای هست ها....اما ذات آدما رو میشه شناخت.حق داره از خودش این الاف بازی های رو در بیاره آخه هر کس به خانوادش میره.ببخشین که رکم

ثنا 1389/11/10 ساعت 13:04 http://www.samsam2000.blogfa.com

اینجا واقعا عالیه من همیشه سر میزنم موفق باشین من اینجا احساس آرامش میکنم

نسیم 1389/11/10 ساعت 15:58

خیلی جالب بود مرسی ... موفق باشین...

فاطمه حیدری 1389/11/11 ساعت 11:03

خیلی قشنگ و دلنشین بسیار خوشم آمد موفق باشین

سلام این دومین باره نظر میدم منم میخوام شما را در وبلاگ یاری کنم اجازه هست منم سه تا وبلاگ دارم منتظرم خبرم کنید

me 1389/11/17 ساعت 11:25

من 3 4 روزی میشه که این سایتو شناختم و از طرفدارای پروپا قرصش شدم . مرسی که اینقد خوبین

سارا 1389/11/17 ساعت 13:47

آقا یا خانم گمنام که فکر کنم هیچی از شعرو مفهومو این جور چیزا سر در نمیارین شما که خیلی آبرو دار هستی به قول خودت بهتره بشینی یه فکری برای ذهن عقب مونده ات بکنی چون هیچی نمیفهمی
عزیزم خیلی عالی بود مرسی

باران 1389/11/19 ساعت 01:37

دیوونه کننده بود.مرسی مرسی

سلام .لذت بردم.یاد اون ترانه شاهکار بینش پژوه افتادم:

خدا دوست داره لبی که ببوسه
نه آن لب که از ترس دوزخ بپوسه

خدا دوست داره من وتو بخندیم
نه در جاهلیت بپوسیم بگندیم

سایه 1389/11/20 ساعت 15:31

سلام شعراتون قشنگ بود.

معین 1389/11/21 ساعت 01:11

عالییییییییییییییییی

[ بدون نام ] 1389/11/21 ساعت 08:27

واقعا زیبا بود

عاطفه 1389/11/21 ساعت 20:59

وایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی چه وبلاگ قشنگی
مرسیییییییییییییییییییییییییییی

سلام
واقعا لذت بردم از شهر بیا گناه کنیم.
با اجازت لینکت کردم به اسم عشقستان.شما هم مایل بودی لینک کن.

س 1389/11/24 ساعت 18:16

خیلی شعر زیبایی بود. ممنون

نگار 1389/11/26 ساعت 21:02

سلام میلاد جون من تازه وبلاگتو پیدا کردم تو هم فکر کنم مثل من عاشقی با این که ندیدمت از شخصیت لطیفت خیلی خوشم اومده. این شور و شوقتو دوست دارم ادامه بده به این حرفت

نگار 1389/11/26 ساعت 21:06

من تازه وبلاگتو پیدا کدرم میلاد جون فکر کنم تو هم مثل من عاشقی کلک... اما از شخصیت رمانتیک و لطیفت خیلی خوشم اومده . به این حرفت ادامه بده

پویا 1389/11/26 ساعت 21:27

عالیه
دم همتون گرم!

مرضیه 1389/12/05 ساعت 17:48

سلام من میخاستم تو سایتتون عضو شم یعنی کمکتون کنم میشه آیا؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد