ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
من چیستم؟
افسانه صد خموش در آغوش صد فریب
گرد فریب خورده ای ز عشوه نسیم
خشمی که خفته در پس هر زهر خنده ای
رازی نهفته در دل شب های جنگلی.
من چیستم؟
فریاد خشم به زنجیر بسته ای
بهت نگاه خاطره آمیز یک جنون
زهری چکیده از بن دندان صد امید
من چیستم؟
بر جا ز کاروان سبک بار آرزو
خاکستری به راه
گم کرده مرغ در بدری راه آشیان
اندر شب سیاه
من چیستم؟
تک لکه ای ز ننگ به دامان زندگی
و ز ننگ زندگانی,آلوده دامنی
یک ضجّه شکسته به حلقوم بی کسی
راز نگفته ای و سرود نخوانده ای
من چیستم؟
لبخند پر ملامت پاییزی غروب
در جستجوی شب
یک شبنم فتاده به چنگ شب حیات
گمنام و بی نشان
در آرزوی سر زدن آفتاب مرگ...
منتظر نظرات شما هستیم...
جالب بود عزیز
زیبا بود.به روزم.بیا
خیلی زیبا بود
بیسار کلام های رسا وزییا وشعر های عارفانه وعاشقانه درج این ابزار کمپیوترمیکنید. واقعا نمی تونم احساسات ام را ابراز کنم ساعت های ساعت پی این سوژه های وموضوعاتی عالی نسشته ام .
چه قربانی کنم
دیگر چه را باید ترک کنم
تا پشت و بازوانم بتوانند به بال مبدل شوند
تا آنکه من در فضا زندگی کنم و لطافت طلوع خورشید را در روح داشته باشم
همه شاخه هایم را به تو داده ام
همه ی برگ هایم را به تو بخشیده ام
به هیچ کس التماس نمیکنم
زیرا زمان خود را میشناسم
جوهر من موهبت است و تشنگی ات آرام پذیر
دمی که به یاد بیاوری که در گذشته چو خود نبوده ای
شاید آن زمان از میان عصمت گیاه از فراسو
بدون هیاهو
نگاهم که شسته از باران است
به رویت بیافکنم
رافائل آلبرتی
زیبا و دلنشین بود
عالی بود مرسی
سلام دوستان عزیز مطالب جالب بود اما من منحیث یک دوست از شما خواهش میکنم لطفا عاشق نشوید چون عشق خیلی درد داره خیلی رنج داره عاشق همیشه چشمهایشان اشک لوده و همیشه منتظر یک مسافر که هرگز نخواهد امد میباشند پس لطفا عاشق نشوید
رنگ بعضی نوشته هات خیلی چشامو اذیت میکنه یکمم به نوشته هات نظم بده
سلام با تشکر از وبلاگ خوبتان