شعر عاشقانه

شعر و عکس عاشقانه عشقستان دوبیتی تک بیتی زیبا قصیده رباعی

شعر عاشقانه

شعر و عکس عاشقانه عشقستان دوبیتی تک بیتی زیبا قصیده رباعی

داستان پنجره...

  

زوجی جوان به تازگی در محله ای نقل مکان کردند   

a young couple moves into a new neighborhood

  

یک روز صبح وقتی که مشغول خوردن صبحانه بودند 

زن جوان از بیرون پنجره متوجه همسایه اش شد که در حال پهن کردن رخت ها بود 

the next morning,while they are eating breakfast 

the young woman sees her neighbor hand hang the wash outside 

 

زن جوان گفت که  رخت ها خیلی تمیز نشده  

آن همسایه نمی داند چطور باید رخت ها را بشوید 

that laundry is not very clean,she said 

she doesn't know how to wash correctly 

 

شاید به صابون رخت شویی بهتری نیاز دارد 

perhaps she needs better laundry soap 

 

شوهرش نگاهی به پنچره کرد ولی چیزی نگفت  

her husband looked on,but remained silent 

 

هر وقت که آن همسایه رخت ها را برای خشک شدن پهن می کرد 

زن جوان همان جملات را تکرار می کرد 

every time her neighbor would hang her wash to dry 

the young woman would make the same comments 

 

تقریبا یک ماه بعد از آن جریان   

زن جوان زمانی که رخت هایی بسیار تمیز را روی طناب دید تعجب کرد و به همسرش گفت 

about one month later,the woman was surprised to see  

a nice clean wash on the line and said to her husband 

 

نگاه کن 

آن همسایه بالآخره فهمید که چطور رخت ها را بشوید 

نمیدانم از چه کسی یاد گرفته 

look!she has learned how to wash correctly 

i wonder who taught her this 

 

همسرش در پاسخ گفت 

من امروز صبح زودتر بیدار شدم و پنجره ها را تمیز کردم!! 

the husband said 

i got up early this morning and cleaned our windows 

 

زندگی نیز چنین است: 

 دیدگاهی که ما نسبت به دیگران داریم به  پاکی و شفافیت پنجره ای 

بستگی دارد که ما از ورای آن نگاه می کنیم  

and so it is with life 

what we see when watching others,depends on the purity

of the window through which we look 

 

 

شاید ایده ی بدی نباشد اگر قبل از اینکه هرگونه انتقادی کنیم 

ببینیم آیا افکار و ذهن ما برای دیدن خوبی های افراد قبل از  قضاوت در مورد آن ها آماده است یا نه   

befor we give any criticism,it might be a good idea  

to check our state of mind and ask ourselves if we are ready to see the good rather than to be looking for  

something in the person we are about to judge  

 

راستی... نزدیک بود فراموش کنم 

امروز چقدر شفاف تر از دیروز به نظر می رسی!! 

من چطور...؟! 

 

and oh yes!i almost forgot 

i see you today much cleaner than i did yesterday 

and you؟

نظرات 10 + ارسال نظر

اگه دوست داشتی تبادل لینک کنیم من رنگ پیجم 1 هست
منو با نام کاروان دل لینک کن بعد بگو لینکت کنم
خوشحال میشم

بیتا 1389/12/11 ساعت 09:17

سلام صبح بخیر ممنون ومطلب بسیار جالبیبود در عین سادگی

slm/khobe badak nist.khoshhal misham biay weblagam va nazar bedi.az adamayi ke hormate eshgo negah midaran kheili khosham miad.

فاطمه 1389/12/11 ساعت 11:01

واقعت قشنگ و تکان دهنده بود.مرسی

maryam 1389/12/11 ساعت 11:04

lezat mibaram matlabatooonooo mikhonam - merci

غلام مصطفی رزبان 1389/12/12 ساعت 10:56

سلام و ادب!
گفتنی های شما واقعآ آموزنده میباشد
صرف در قسمت دوبیتی ها اگر توجه بیشتر به خرج دهید بهتر خواهد بود.
تشکر

سیاوش 1389/12/12 ساعت 20:26

خدا قوت
خیلی زیباست
با اجازه یه سریشو میذارم تو فیس بوکم
به کلبه درویشی ما سر بزن
http://www.facebook.com/profile.php?id=1815948122%3ref=ts#!/profile.php?id=100001787158282

خیلی زیبا بود ممنونم منم چند اهنگ زیبا تو وبلاگم از یک خواننده دارم شعرهای زیبایی داره قدم سر چشم من هم بگذارید ممنونم

دوست عزیز من از کارت خیلی خوشم اومده شما ادیبانه می نویسین بر خلاف خیلیا که فقط سطحی نگرند منتظرتم به منم سر بزن

rayhane_96 1390/04/30 ساعت 03:07

عالی بود و آموزنده .ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد