شعر عاشقانه

شعر و عکس عاشقانه عشقستان دوبیتی تک بیتی زیبا قصیده رباعی

شعر عاشقانه

شعر و عکس عاشقانه عشقستان دوبیتی تک بیتی زیبا قصیده رباعی

بهترین وزیباترین داستان عاشقانه

 

یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا میتوانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟
برخی ازدانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند.
برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند.
شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها ولذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.در آن بین، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد:

یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند...یک ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود وشوهرتفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود.رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند..ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد...
همان لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرارکرد و همسرش را تنها گذاشت.
داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد.
اما پسرپرسید : آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد
بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است!
پسر جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که : عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.ازپسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود...
قطره های اشک، صورت پسر را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان میدانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار میکند. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند
پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و اورا نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود...
جمله روز : آدم ها را از انچه درباره دیگران می گویند بهتر می توان شناخت تا از انچه درباره خود می گویند.

 

با سپاس از نظراتتان

نظرات 15 + ارسال نظر
n 1390/02/17 ساعت 16:32

به به!

سلام دوست من
آپ کردم و
منتظر

میبینمت

[ بدون نام ] 1390/02/18 ساعت 18:33

عالی بود ممنونم مفهوم عشق رو خیلی خوب بیان کردی

سیاوش 1390/02/18 ساعت 22:09

سلام و خسته نباشی
چطوره برا تنوع آهنگتو عوض کنی؟

ساناز 1390/02/20 ساعت 19:49

عالی بود....من که خیلی خوشم اومد....عجب داستانی....اشکم دراومد

رهگذر ... 1390/02/21 ساعت 03:09

سلام دوست عزیز من به طور اتفاقی با وبلاگت مواجه شدم !
وب بسیار جذابی داری به خصوص موسیقی وبت که فوق العاده آروم و قشنگه ...
ولی یه پیشنهاد می دم امیدوارم انتقاد پذیر باشی ! اگه به جای تصاویر دختر و زن از تصاویر ماورا و طبیعت یا انیمیشن استفاده کنی وبلاگت فوق العاده میشه ...
فک میکنم وب آدم یه جورایی شخصیت آدم رو هم نشون می ده ...
فک نمی کنی این تصاویر با شخصیتت متضاده ؟؟؟

Raha 1390/02/22 ساعت 16:32

عالی بوى خیلی لذت برم کاش همه همین طور عاشق بودن

Victor 1390/02/22 ساعت 21:12

ای عشق مدد کن که به سامان برسیم
چون مزرعه تشنه به باران برسیم


یامن برسم به یار و یا یار به من
یا هر دو بمیریم و به یایان برسیم

مرضیه 1390/02/23 ساعت 14:59

قشنگ بودن میتونم بگم عالی

فرهاد 1390/02/24 ساعت 08:38 http://f2f2.blogfa.com

خوب بود من از طرفدارانتون هستم

ط 1390/02/27 ساعت 14:27

/عالی بود

حمید 1390/03/05 ساعت 10:08 http://hamidreza5725@yahoo.com

واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم خیلی خیلی زیبا بود

هلیا 1390/03/18 ساعت 11:53

سلام خسته نباشید
سپاس به خاطر تلاش های بی وقفه ای که شما عزیزان دارید
" عاشق نشدی زاهد ، دیوانه چه میدانی
در شعله نرقصیدی ، پروانه چه میدانی "
موفق باشین

ساحل 1390/05/16 ساعت 10:57

خیلی جذاب بووود
میسی نازی جون
بوووووووووووس
خیلی قشنگ مفهوم عشق رو بیان کرد
موفق باشی گلکم

مهسا 1390/10/12 ساعت 15:58 http://mahsa_sahand@yahoo.com

میگن مرد باجرعته یعنی همینبعد دخترا بدشون میاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد