شعر عاشقانه

شعر و عکس عاشقانه عشقستان دوبیتی تک بیتی زیبا قصیده رباعی

شعر عاشقانه

شعر و عکس عاشقانه عشقستان دوبیتی تک بیتی زیبا قصیده رباعی

بهترین وجذابترین داستان عاشقانه


من خیلی خوشحال بودم.


من و نامزدم قرار ازدواجمون رو گذاشته بودیم.

والدینم خیلی کمکم کردند، دوستانم خیلی تشویقم کردند و نامزدم هم دختر فوق العاده ای بود.

فقط یه چیز من رو یه کم نگران می کرد و اون هم خواهر نامزدم بود…!

اون دختر باحال، زیبا و جذابی بود که گاهی اوقات بی پروا با من شوخی های ناجوری می کرد و باعث می شد که من احساس راحتی نداشته باشم.

یه روز خواهر نامزدم با من تماس گرفت و از من خواست که برم خونه شون برای انتخاب مدعوین عروسی!
سوار ماشینم شدم و وقتی رفتم اونجا اون تنها بود و بلافاصله رک و راست به من گفت

اگه همین الان 50 هزار تومان به من بدی بعدش حاضرم با تو...

من شوکه شده بودم و نمی تونستم حرف بزنم.

اون گفت: من میرم توی اتاق و اگه مایلی بیا پیشم.

وقتی که داشت از پله ها بالا می رفت من بهش خیره شده بودم و بعد از رفتنش چند دقیقه ایستادم و بعد به طرف در ساختمون برگشتم و از خونه خارج شدم..

یهو با چهره نامزدم و چشمهای اشک آلود پدر نامزدم مواجه شدم!!

پدر نامزدم من رو در آغوش گرفت و گفت: تو از امتحان ما موفق بیرون اومدی…!

ما خیلی خوشحالیم که چنین دامادی داریم و هیچکس رو بهتر از تو نمی تونستیم برای دخترمون پیدا کنیم. به خانواده ی ما خوش اومدی..

.
نتیجه اخلاقی:
همیشه سعی کنید کیف پولتون رو توی داشبورد ماشینتون بذارید شاید براتون شانس بیاره ...
 
  

خوشهال میشیم نظر  بدین...ممنون

نظرات 7 + ارسال نظر
افسانه 1390/02/28 ساعت 12:02

سلام خوب هستین ؟به نظر من امتحان مسخره ای بود داستان آموزنده بنویسید

الناز 1390/03/05 ساعت 12:13

سلام به نظر منم خیلی بد بود اونا با ابرو و احساس جفت دختراش بازی کردن خیلی هم غیر معقول بود

مهسا 1390/03/19 ساعت 16:42

سلام ِ امتحان از این بدتر نبود؟به نظرم خیلی به دامادشون سخت گرفتند.

مریم 1390/03/22 ساعت 17:28

از مردا انتضار بیشتر از این نمیشه داشت فوقش ۱و۲ دفعه شانس میارن دفعه ۳ دستشون رو میشه اون وقت میگن چه غلتی بود کردیم ولی داستان باحالی بود ممنون.

ساحل 1390/05/16 ساعت 10:53

داستان باحالی بود ولی نتیجه ی اخلاقیش روکه خوندم
موخم سوت کشییییییییییید

خیلی غیر واقعی بود.داستان اموزنده بنویسید

امیر 1390/06/04 ساعت 18:41

مر30 . واقعا وبلاگ جالب و پر محتوایی دارین . موفق باشید (همیشه) .

مریم 1390/08/04 ساعت 13:44 http://lVlaryyalVl.blogfa.com

برای امتحان کردن یه مرد برای زندگی باید کارهایه جدیتر و مهمتری انجام داد ولی باید به خودتم ایمان داشته باشی که میتونی یه مردو جمع کنی که اینقدر راحت نره سمت یکی دیگه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد