شعر عاشقانه

شعر و عکس عاشقانه عشقستان دوبیتی تک بیتی زیبا قصیده رباعی

شعر عاشقانه

شعر و عکس عاشقانه عشقستان دوبیتی تک بیتی زیبا قصیده رباعی

شعر عاشقانه دیرگاهیست که تنها شده ام


دیر گاهی ست که تنها شده ام

قصه غربت صحرا شده ام

 

وسعت درد فقط سهم من  است

باز هم قسمت غم ها شده ام

 

اگر آینه زمن بی خبر است

که اسیر شب یلدا شده ام

 

من که بی تاب شقایق بودم

همدم سردی یخها شده ام

 

کاش چشمان مرا خاک کنید

تا نبینم که چه تنها شده ام

نظرات 3 + ارسال نظر
امید 1390/03/25 ساعت 16:49

سلام خیلی زیبا بود

فروغ 1390/05/29 ساعت 12:06

مثل آن مسجد بین راهی تنهایم
هر کس هم که بیاید
مسافر است
و میشکند
هم نمازش را
و هم دلم را
و میرود....

پریسان 1390/08/19 ساعت 00:05

اگرتنهاترین تنهایان شوم بازهم خداهست اوجانشین تمام نداشتن های من است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد