شعر عاشقانه

شعر و عکس عاشقانه عشقستان دوبیتی تک بیتی زیبا قصیده رباعی

شعر عاشقانه

شعر و عکس عاشقانه عشقستان دوبیتی تک بیتی زیبا قصیده رباعی

شعری بسیار زیبا از دکتر علی شریعتی

  

من چیستم؟ 

افسانه صد خموش در آغوش صد فریب 

گرد فریب خورده ای ز عشوه نسیم 

خشمی که خفته در پس هر زهر خنده ای

رازی نهفته در دل شب های جنگلی. 

من چیستم؟ 

فریاد خشم به زنجیر بسته ای 

بهت نگاه خاطره آمیز یک جنون 

زهری چکیده از بن دندان صد امید 

من چیستم؟ 

بر جا ز کاروان سبک بار آرزو 

خاکستری به راه 

گم کرده مرغ در بدری راه آشیان 

اندر شب سیاه  

من چیستم؟ 

تک لکه ای ز ننگ به دامان زندگی 

و ز ننگ زندگانی,آلوده دامنی 

یک ضجّه شکسته به حلقوم بی کسی 

راز نگفته ای و سرود نخوانده ای 

من چیستم؟ 

لبخند پر ملامت پاییزی غروب  

در جستجوی شب 

یک شبنم فتاده به چنگ شب حیات 

گمنام و بی نشان 

در آرزوی سر زدن آفتاب مرگ... 

  

منتظر نظرات شما هستیم...

متنی زیبا از پابلونرودا


از نبردی سخت باز می گردم , با چشمانی خسته -که دنیا را دیده است . 

بی هیچ دگرگونی
اما خنده ات که رها می شود و پروازکنان در آسمان مرا می جوید, تما می درهای زندگی را به رویم می گشاید . عشق من -خنده ی تو در تاریک ترین  لحظه ها می شکفد و اگر دیدی به ناگاه خون من بر سنگ فرش جاری است بخند زیرا خنده ی تو برای دستان من شمشیری است آخته . نان را   هوا را , روشنی را ,بهار را ,از  من بگیر اما خنده ات را هرگز.  تا چشم از دنیا نبندم.

بیا گناه کنیم


بیا گناه ندارد به هم نگاه کنیم
و تازه داشته باشد بیا گناه کنیم

نگاه و بوسه و لبخند اگر گناه بوَد
بیا که نامه اعمال خود سیاه کنیم

بیا به نیم نگاهی و خنده ای و لبی
تمام آخرت خویش را تباه کنیم

به شور و شادی و شوق و شراره تن بدهیم
و بار کوه غم از شور عشق کاه کنیم

و زنده زنده در آغوش هم کباب شویم
و خنده، ...به فرهنگ مرده خواه کنیم

گناه ، نقطه آغاز عاشقی است، بیا
که شاید از سر این نقطه عزم راه کنیم

بیا بساط قرار و گل و محبت را
دوباره دست به هم داده، روبراه کنیم

اگربه خاطر هم عاشقانه بر خیزیم
نمی رسیم به جایی که اشتباه کنیم

برای سرخوشی لحظه هات هم که شده
بیا گناه ندارد به هم نگاه کنیم




بهترین شعر فروغ فرخزاد , عصیان شاهکار فروغ فرخزاد

سلام به همه ی علاقه مندان به شعر.شعری که امروز برای شما گذاشتم شعر عصیان از فروغ فرخزاد هست.البته خیلی ها با این شعر آشنایی کامل دارند ولی لازم دونستم برای آشنایی کسانی که نخوندنش اینجا به صورت خلاصه شعر رو بزارم.در آخر هم برای کسانی که به خوندنش علاقه مند شدند لینک دانلود کتاب عصیان رو گذاشتم.


چیستم من زاده یک شام لذتباز
ناشناسی پیش میراند در این راهم
روزگاری پیکری بر پیکری پیچید
من به دنیا آمدم بی آنکه خود خواهم
من به دنیا آمدم تا در جهان تو
حاصل پیوند سوزان دو تن باشم
پیش از آن کی آشنا بودیم ما با هم
من به دنیا آمدم بی آنکه من باشم
وای از این بازی ‚ از این بازی درد آلود
از چه ما را این چنین بازیچه می سازی
رشته تسبیح و در دست تو می چرخیم
گرم می چرخانی و بیهوده می تازی
اینجا ستاره ها همه خاموشند
اینجا فرشته ها همه گریانند
اینجا شکوفه های گل مریم
بیقدرتر ز خار بیابانند
اینجا نشسته بر سر هر راهی
دیو دروغ و ننگ و ریا کاری
در آسمان تیره نمی بینم
نوری ز صبح روشن بیداری


دانلود کتاب عصیان به صورت کامل


                                                       منتظر نظرات شما هستم

بهترین شعر فاضل نظری

این شعر هم یکی دیگه از شاهکارهای فاضل نظری(شاعر مورد علاقه ی من)هست که من تازه به دستم رسیده.بخونید و لذت ببرید از این همه ذوق شاعری.


مرا بازیچه‌ خود ساخت چون موسا که دریا را
فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسا را

نسیم مست وقتی بوی گل می‌داد حس کردم
که این دیوانه پرپر می‌کند یک روز گل‌ها را

خیانت قصه‌ی تلخی است اما از که می‌نالم؟
خودم پرورده بودم در حواریون یهودا را

خیانت غیرت عشق است وقتی وصل ممکن نیست
چه آسان ننگ می‌خوانند نیرنگ زلیخا را

کسی را تاب دیدار سرِ زلف پریشان نیست
چرا آشفته می‌خواهی خدایا خاطر ما را

نمی‌دانم چه افسونی گریبان‌گیر مجنون است
که وحشی می‌کند چشمانش‌آهوهای صحرا را

چه خواهد کرد با ما عشق؟ پرسیدیم و خندیدی
فقط با پاسخت پیچیده‌تر کردی معما را

شعر دلتنگی


باز دیشب ماه دلتنگ تو بود 

ماه و حتی راه دلتنگ تو بود  

 

باز دیشب این دل ویرانه از 

 دردو رنج و آه دلتنگ تو بود  

  

باز دیشب بال پروازم شکست  

گرد غم بر قاب چشمانم نشست  

 

خواستم تا اینکه بگریزم ولی  

پای دل را درد هجران تو بست

شعر دختر خوشبخت از فروغ فرخزاد



دوستان خوبم این شعر واقعا زیباست .به شدت توصیه میکنم بخونید.از فروغ فرخزاد هست.نظر هم بدید لطفا


با امیدی گرم و شادی بخش
با نگاهی مست و رویائی
دخترک افسانه می‌خواند
نیمه شب در کنج تنهائی:
بیگمان روزی زراهی دور
می‌رسد شهزاده‌ای مغرور
می‌خورد بر سنگفرش کوچه‌های شهر
ضربه سم ستور باد پیمایش
می‌درخشد شعله خورشید
بر فراز تاج زیبایش.
تار و پود جامه‌اش از زر
سینه‌اش پنهان بزیر رشته‌هائی از در و گوهر
می‌کشاند هر زمان همراه خود سوئی
باد...... پرهای کلاهش را
یا بر آن پیشانی روشن
حلقه موی سیاهش را
مردمان در گوش هم آهسته می‌گویند
«آه ... او با این غرور و شوکت و نیرو»
« در جهان یکتاست »
« بیگمان شهزاده‌ای والاست»
دختران سر می‌کشند از پشت روزن‌ها
گونه‌هاشان آتشین از شرم این دیدار
سینه‌ها لرزان و پر غوغا
در تپش از شوق یک پندار
« شاید او خواهان من باشد »
لیک گوئی دیدة شهزادة زیبا
دیدة مشتاق آنان را نمی‌بیند
او از این گلزار عطرآگین
برگ سبزی هم نمی‌چیند
همچنان آرام و بی تشویش
می‌رود شادان براه خویش
می‌خورد بر سنگفرش کوچه‌های شهر
ضربة سم ستور باد پیمایش
مقصد او ..... خانة دلدار زیبایش
مردمان از یکدیگر آهسته می‌پرسند
«کیست پس این دختر خوشبخت؟ »
ناگهان در خانه می‌پیچد صدای در
سوی در گویی زشادی می‌گشایم پر
اوست ... آری ... اوست
« آه، ای شهزاده، ای محبوب رؤیائی
نیمه شب‌ها خواب می‌دیدم که می‌آیی»
زیر لب چون کودکی آهسته می‌خندد
با نگاهی گرم و شوق‌آلود
بر نگاهم راه می‌بندد
«ای دو چشمانت رهی روشن بسوی شهر زیبائی
ای نگاهت باده‌ای در جام مینائی
آه، بشتاب ای لبت همرنگ خون لالة خوشرنگ صحرائی
ره، بسی دور است
لیک در پایان این ره... قصر پر نورست»
می‌نهم پا بر رکاب مرکبش خاموش
می‌خزم در سایة آن سینه و آغوش
می‌شوم مدهوش
بازهم آرام و بی تشویش
می‌خورد بر سنگفرش کوچه‌های شهر
ضربة سم ستور باد پیمایش
می‌درخشد شعلة خورشید
بر فراز تاج زیبایش
می‌کشم همراه او زین شهر غمگین رخت
مردمان با دیدة حیران
زیر لب آهسته می‌گویند
« دختر خوشبخت!... »
« دختر خوشبخت!... »
« دختر خوشبخت!... »


منتظر نظرات شما هستم

شعری زیبا از استاد محمدبور


چشم مخصوص تماشاست اگربگذارند    خنده پنجره زیباست اگربگذارند 

 

من ز اظهار  نظرهای  دلم   فهمیدم       عشق صاحب فتواست اگربگذارند 

 

سندعقل مشاعی است همه می دانند  عشق اما فقط از ماست اگربگذارند 

 

دل دریایی من این همه بیهوده مگرد     خانه دوست همین جاست اگربگذارند 

 

روستازاده ام سبزتر از برگ  درخت       دل من وسعت صحراست اگربگذارند 

 

غضب   آلوده   نگاهم     نکنید               دل من پیش شماهاست اگربگذارند