ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
. . . وزندانی ساختم برای احساسم ؛ دوباره عاشق غروب شدم !
اما افسوس که نمیتوان پیوندها را محکمتر از قدرت تقدیر گره زد !
و امروز کوله بار دلتنگی ام را بسته ام و تمام دلبستگی ام را توی
چمدان دلم؛ جا داده ام و به دنبال مرهمی برای خراش روی گونه
احساسم راهی سرزمین غریب بیقراری شده ام !!
آن روزی که رفتی ؛ من تو را از زیر کتاب مقدس عشقم عبورت دادم ؛
و کاسه ای اشک بدرقه راهت ساختم !!
بقچه دلت را گره عشق زدم ؛
اما ؛ دلم میخواست بغضم را بشکنم و فریاد بزنم و بگم . . . .