ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
شنیدم که درختی با آسمان گفت:صد سال تنهایی من به
هیاهوی سیصد ساله کلاغ ها می ارزد .
تنهایی هم عالمی دارد حتی وقتی برگها تنهایم می گذارند؛
کجایی باد تا قصه تنهاییم را همه جا بازگویی حتی در گوش
باران ...
بگو که زنبورها به من اعتماد دارند آنها خوب می دانند عسل
خور نیستم ؛ بگو همه آدمها می دانند میوه می دهم اما میوه
خور نیستم ؛ همیشه چتری می شوم برای هر آنکه بخواهد
لحظاتی بیاساید ...
آری مونس زنبور و گنجشک و زاغ و آدمم
و تنها با خود مانده ام ...
تنها با خود . . . . .